سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  یک \یا حسین\ بلندم می کند

چهارشنبه 95/10/8 10:0 ع
 

 

یا حسین (ع)

هر گاه آه از نهاد م بر نمی خیزد؛ یک "یا حسین" بلندم می کند


  به قلم : غلامحسین افشردی

  سخن :  


  ویرانه شام

سه شنبه 94/8/26 10:0 ع
 

بسم الله

خرابه

در تصورم

خرابه شام اینچنین ویران نبود

خراب اما در این حد پست نبود

شاهزاده شام، مغمون نبود

عمه جانش خسته اما دلسوخته نبود

...


  به قلم : غلامحسین افشردی

  سخن :  


  ثار الله ...

یکشنبه 94/8/3 11:0 ع
 

بسم الله

 

سینه زنی

 

ادامه مطلب...

  به قلم : غلامحسین افشردی

  سخن :  


  کشتی نجات

جمعه 94/7/24 10:0 ع
 

بسم الله

وقتی مفهوم کشتی نجات را می فهمم که در دریای خروشانی بی هیچ پناهی در عمق تنهایی و بدبختی و در نهایت نا امیدی برای لحظه ایی نفس کشدن دست و پا بزنم !

و اگرنه همجون منی که راحت قدم می زنم و هراسی از غرق شدنم نیست، کجا مفهوم کشتی نجات را درک می کنم ؟


                                               کشتی نجات


باید ایمان داشته باشم به این که:

دنیا دالان تاریکی است که باید سریع از آن گذشت

گذرگاهی که راهزنان بسیاری در کمین نشستند

وادی تنهایی و غربت؛ سرای لغزش،

و هر لحظه احتمال سقوط!

دوستان واقعی اندک و نارفیقان بیشمار

و دشمن یکی و دو تانیست!

بزرگترین آنها مثل خون در رگهایم جاری است!

راه سخت و دشوار با طوفان حوادث بیشمار

با همه اینها دنیا یک پیچ سرنوشت ساز است

باید به سلامت گذر کنیم

و همان دوستان اندک؛ کشتی نجات راه انداختند!

یکی یکی مثل ماهی از طوفان حوادث دنیا نجاتمان می دهند

بی هیچ منتی سوار می کنند!

اصلا برای همین آمدند

برای نجات ما

یکی از کشتی ها زودتر از بقیه به فریاد می رسد

زودتر به مقصد می رساند!

 کشتی نجات اربابم حسین  ...


  به قلم : غلامحسین افشردی

  سخن :  


 

بسم الله

یا حسین

ما سَمتِ هَر بَنی بَشَری وِل نمی شویم!!!
یا مِثلِ قِبله ها کَج و مایل 
نمی شویم!!!

ما شیعیان زِ روزِ اَزل قُول داده ایم
اصلا بِدونِ تُربتِ تو، گِل 
نمی شویم!!!

درگیر و دارِ زندگی روزمَرِّگی
جُز کارِ نوکری تو شاغل 
نمی شویم!!!


یا حسین

ما نان به نِرخِ حَضرتِ اَرباب می خوریم
آقا کریم آمده، سائل 
نمی شویم!!!

دَر کَشتی نِجاتِ تو راحَت نشسته ایم
بی ناخُدا که واردِ ساحِل 
نمی شویم!!!

مَحصولِ اَهلِ بِیتِ خُدا شیعه شُد وَلی
بی مُهرِ مِهر فاطِمه حاصِل 
نمی شویم!!!

آنجا غَدیر بود، کَمی شُل گرفته شُد
ما بیخیالِ زینب و مَحمل 
نمی شویم!!!

آقا گروه خونی ما خاک کربَلاست
کی گُفته با شُما همه یکدِل 
نمی شویم؟!!!

یا حسین

پیوَند قَلبِ ما به شُما پَس نمی خورد
هَمخون شُدیم و نامُتعادِل 
نمی شویم!!!

اِذن دُخولِ قَلبِ تو چَشمان خیسِ ماست
ما بی اجازهِ تو که داخل 
نمی شویم!!!

مامورِ قَبضِ رُوحِ خُدا! دورِ ما نَگرد
ما کَربَلا نَدیده که باطِل نمیشویم!!!

پی نوشت: 

حفره ای بود پر از خون وسط سینهء من ،
مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت...


  به قلم : غلامحسین افشردی

  سخن :  


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :

99/9
شوفاژ
شهادت هنر مردان خداست ...
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 10
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 9
پاسداری
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است8
شنبه / 9بهمن / 1361
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است7
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 6
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 5
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 4
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 3
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 2
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است
[همه عناوین(152)][عناوین آرشیوشده]