بسم الله
تکیده بود و لاغر، با محاسنی کمپشت و صورتی نسبتاً کشیده، چشمهایی درشت و نافذ داشت با نگاهی عمیق و تیز و قلبی روشن که دریایی از مهربانی در آن موج میزد، «کوچک» بود به چشم خودش؛ در حد یک بسیجی ساده شاید اما به چشم دیگران با همه ریز نقشی و جثه نحیف و استخوانیاش «بزرگ» مینمود. نظامی نبود اما فرماندهی اعجاب برانگیزش بارها نقشه ژنرالهای کارکشته و کهنه کار عراقی را نقش بر آب کرده و ماشین جنگی عراق را به گل نشانده بود. با شناسایی، حسن تدبیر و فرماندهی خیرهکنندهاش در فتح خرمشهر، کلید بصره را از دست صدام قاپید. همین ها کافی بود که دوست و دشمن به احترام این ژنرال جوان که «مغز متفکر جبهه» یا به تعبیری «بهشتی جنگ» مینامیدندش، کلاه از سر بردارند. هشت پرده زیر، سرکی کوتاه به زندگی پربرکت این مرد بزرگ است.
به قلم : غلامحسین افشردی
به قلم : غلامحسین افشردی
بسم الله
روزی از مادر متولد شدم و پا بر کره خاکی نهادم، از سرانجام و عاقبت خود بی خبر روزگار سپری کردم و در دل محبت و یاد تو را به شوق وصلت جای دادم!
بنده نبودم لکن در تلاش بندگی کردن سوختم!
عمرم در تب و تاب کسب رضایت تو سپری شد و بیمناک از سرانجام کار!
چگونه رفتن در گرو چگونه بودن است.
یاربّ ! فضل بی نهایتت شامل این بنده ناچیز شد و آنگونه که سزاوار خودت بود استجابتم کردی !
و دوباره متولد شدم ، نه در کره خاکی که در سرای جاوید !
خدای مهربانم ! به لطف بی نهایتت
سربلند و رو سفید وارد سرای جاوید شدم
هدیه تولد برای روز تولدم صلوات بفرستید
به قلم : غلامحسین افشردی
یاربّسلام ...خبرنگار ویژه روزنامه جمهوری اسلامی اعزامی به طبس گزارش میدهد .منطقه فرود هواپیماها و هلیکوپترها محلی است در فاصله حدود 270 کیلومتری یزد و 160 کیلومتری طبس و حوزه ژاندارمری بیرجند پاسگاه رباطخان در 40 کیلومتری این نقطه واقع است.دیروز صبح در 2 کیلومتری محل فرود هواپیما و اولین گروه سربازان ژاندارمری برخوردیم که محافظت منطقه را برعهده داشتند. در کنار تانکری که توسط مزدوران کثیف آمریکایی به آتش کشیده شده بود به نگهبانی مشغول بودند؛ افسر فرمانده این گروه به ما گفت که مزدوران آمریکایی سوار بر یک موتور ترل جلوی این تانکر، مواد سوختی را گرفتند و حتی به راننده اجازه برگشت هم ندادند و در عوض تانکر او را به گلوله بستند که در نتیجه تانکر منفجر و به آتش کشیده شد و راننده هم از ناحیه سر آسیب دیده است که برای مداوا به یزد اعزام گردیده و باقیمانده سوخت تانکر حاکی از شعله و حرارت بیش از حد و اندازه آن میباشد.تنها چیز سالمی که ما از این تانکر دیدیم، نمره جلوی آن بود و دیگر هیچ چیز سالمی دیده نمیشد. حادثه به اندازهای بود که فنرهای عقب ماشین و حتی شاسی اصلی ماشین را نیز کج کرده و در این بین فرمانده حفاظت منطقه که یک سرگرد نیروی زمینی لشگر خراسان بود، برای بازدید به این محل آمد و وقتی که فهمید ما خبرنگار هستیم و از تهران آمدیم، متذکر شد که این منطقه توسط مزدوران آمریکایی مینگذاری شده و رفتن برای تهیه عکس و گزارش خطرناک است اما وقتی با اصرار ما روبرو شد، قبول کرد که خود نیز همراه ما بیاید و راهنمایی کند. ما نیز متوجه شدیم که اولین گروه خبرنگار و عکاس هستیم که برای تهیه گزارش از این جنایت فضاحتبار کارتر به منطقه آمدهایم.فاصله محل سوزاندن تانکر تا محل سقوط هواپیما حدود یک و نیم کیلومتر بود؛ از دور فقط 2 هلیکوپتر به چشم میخورد و 2 تا 3 تا پره که عمودی نیز در زمین فرو رفته بودند. جلوتر که رفتیم فرمانده حفاظت منطقه توضیح داد که این نقطه جزو نقشهای بوده است که در زمان رژیم طاغوت قرار بود، فرودگاه شود و چون این نقشهها توسط همین آمریکاییها طرحریزی شده لذا مختصات این منطقه را داشتهاند و قبلاً هم از این محل برای صدور اورانیومهای استخراج شده از منطقه به آمریکا استفاده میکردند. باید متذکر شد که منطقه فرود هلیکوپترها، منطقهای از کویر به صورت دشت باز و گسترده به وسعت بیش از 10 کیلومتر مربع با میدان دید وسیع که گنجایش فرود هواپیما و هلیکوپترهای زیادی را دارا است.سرگرد فرمانده نظارت منطقه، ادامه داد که آمریکاییها حساب همه چیز را کرده بودند. اما از آنجا که پشتیبان ملت، خداوند متعال است، سطح کویر شنی بوده و تمام نقشههای آنها را برهم ریخت.نیروی دریایی آمریکا در منطقه بود که هنوز منفجر یا منهدم نشده بود و فقط بعضی از چرخهایش در شن فرو رفته بود. دکه این دو هلیکوپتر یکی در سمت راست جاده و دیگری در سمت چپ قرار داشت. هلیکوپتر دیگری در سمت چپ جاده سوخته و متلاشی شده بود و علاوه بر این هلیکوپترهای سالم یک هلیکوپتر هم با هواپیما 330 آمریکایی تصادف کرده بود و هر دو آتش گرفته بودند و خود این حادثه باعث عقیم ماندن تلاشهای کارتر دیوانه شده بود. البته راجع به علت تصادف هواپیمای 330 و هلیکوپتر، احوال گوناگونی نقل میشود.از هواپیمای 330 که چهار موتوره است، جز تل خاکستر، آلومینیومهای ذوب شده که در سطح کویر روان شده بود چیزی باقی نمانده بود. پنج جسد سوخته خلبانان آمریکایی را در لابلای لاشه هواپیما مشاهده کردیم که عبارت بودند از خلبان و خدمه هواپیمای 330. هلیکوپتری هم که به این هواپیما برخورد کرده بود متلاشی شده بود که مسلماً خلبانانش به درک واصل شدند.نکته قابل توجه اینکه جعبه سیاه هواپیمای 330 که حافظه مختصات پرواز جهت و مسیر پرواز بوده در محل بین سوختههای لاشه هواپیما موجود بود و از این جعبه میتوان کاملاً مطمئن شد که این مزدوران از کدام یک از پایگاههای کشورهای مزدور آمریکا در منطقه پرواز کرده است.مقدار زیادی پوکههای شلیک شده 16 ـ 88 را مشاهده کردیم و فانوسقههای زیادی روی زمین پخش بود که در هر کدام از اینها فانوسقهها، بمب و دو جافشنگی 16ـ m که در هر کدام سه خشاب 20 تیری 16ـ m وجود داشته است و آمریکائیها حتی وقت نکرده بودند که این فشنگها را همراه خود ببرند و در محل رها کرده و فرار کردند.گفته میشد که کنار هر وسیله مقداری مواد منفجره گذاشتند و ما دوربین اسلحههای زاویه سنج سنگین را دیدم که کنار آنها جعبه مواد منفجره آماده انفجار قرار داشت و این بسیار خطرناک بود.
به قلم : غلامحسین افشردی
یـا ربّ
از طرف روزنامه جمهوری اسلامی ، به عنوان خبرنگار ، مأمور شدم به الجزایر . وقتی برگشتم دوستی به دیدنم آمد ازم پرسید ، چه خبر از سفر ؟ خوش گذشت ؟ و ... جواب دادم: نه حالم خیلی بده ! پرسید چرا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ گفتم : توی الجزایر وضع خیلی خرابه ، خداکنه انقلاب ما مثل انقلاب الجزایر نشه !ب
ازم پرسید : چرا ؟ مگه الجزایر چطور شده ؟ گفتم که محیط اونجا خیلی خرابه و فسادی که قبل از انقلابشون در اونجا رایج بوده ، باز هم به وضوح دیده میشه . باید کاری کنیم تا انقلاب ما به سرنوشت اونها گرفتار نشه ، که تنها اسمی از اون باقی بمونه . ما برای اسلام قیام کردیم بنابراین باید اسلام رو به طور کامل پیاده کنیم ، نه اینکه دنبال هوی و هوس و فساد باشیم .
گفت : ناراحت نباش ، غصه نخور انقلاب ما رهبری مثل امام خمینی (ره) داره . اونها چنین رهبری ندارن ، رهبران اونها خائنه . به همین خاطره که هنوز وضع شون عوض نشده . گفتم : درسته که ما کسی رو مثل امام داریم ،اما مردم باید آگاه باشن . مگه امام چقدر می تونه زندگی مردم دخالت کنه ، این خود مردم هستن که باید هوشیار باشن و این وظیفه ماست که اونها رو آگاه کنیم ...
... صلوات بفرست برامون ...
به قلم : غلامحسین افشردی
یا ربّ
وقتی روزنامه جمهوری اسلامی شروع به فعالیت کرد ، تمامی کسانی که به نوعی دلشان با انقلاب بود و روحیه خدمت و دفاع از انقلاب را داشتند ، جذب این روزنامه شدند . یکی از این افراد من بودم .
من در بخش خبری به عنوان خبرنگار مشغول به کار شدم . ساده بی ادعا و فوق العاده فعال که تنها به تحویل دادن اخبار داخلی به روزنامه اکتفا نمی کردم ، بلکه در امور دیگری مثل صفحه بندی ، انتخاب تیتر اول و نحوه انتخاب تیترهای صفحات دیگه نظرات خوبی می دادم (از خودم تعریف نمی کنم که، برید بپرسید ) .
فعالیتهای من به قدری قابل تمجید بود که روزنامه ، روی من حساب خاصی باز کرده بودند ، خسته نمی شدم ، بی وقفه کار ... تا اینکه شهرویر 59 جنگ شروع شد ...
به کسی نگفته بودم و دنبالم می گشتند ، نگرانم شده بودند بعد از یه ماه که زنگ زدم تحریریه گفتم نگران نباشید " وقتی جنگ شروع شد ، برای تهیه خبر به آبادان اومدم که اخبار روز جنگ رو برا روزنامه تهیه کنم ، اما دیدم که مردم اینجا برای دفاع از شهر ، احتیاج به کمک دارن ، برای همین اینجا موندم تا به رزمندهه ها کمک کنم ، سعی می کنم خبر هم برای شما بفرستم " .
از اون به بعد با تلفن گزارش می فرستادم ، گزارش هام کم شد تا اینکه وارد سپاه شدم ، به خاطر روحیه خبر نگاری و حس کنجکاوی ، پایه گذار سیستم خبر رسانی و اطلاعاتی سپاه شدم . از این زمان اسم مستعار حسن باقری رو برا خودم انتخاب کردم .
حالا چند تا خاطره گوش کن :
منو لا پنبه گذاشتند . آن قدر ضعیف بودم که تا بیست روز صدام در نمی آمد . نمی تونستم شیر بمکم. برا همین برام نذر کردند که اگه زنده موندم برم زیارت اربابم .... بهم می گفتند « غلامِ حسین.» دو ساله بودم که رفتم کربلا.
صلوات برا شادی روحم بفرست ، باریکلا زنده باشی
به قلم : غلامحسین افشردی
سلام ...
یادش بخیر ، خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی بودم که حادثه طبس اتفاق افتاد .
جزء اولین کسانی بودم که به محل رسیدم ...
به قلم : غلامحسین افشردی
99/9
شوفاژ
شهادت هنر مردان خداست ...
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 10
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 9
پاسداری
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است8
شنبه / 9بهمن / 1361
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است7
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 6
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 5
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 4
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 3
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است 2
انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است
[همه عناوین(152)][عناوین آرشیوشده]